کتاب راهنمای تشخیص روانپویشی نسخه دوم PDM 2

کتاب راهنمای تشخیص روانپویشی نوشته لینگاردی و مک ویلیامز می باشد

ترجمه آن توسط دکتر رامین علوی نژاد صورت گرفته است.

در ادامه بخشی از کتاب  را مطالعه می فرمائید

کتاب راهنمای روان پویشی

مقدمه

یک مدل شخصیت در نهایت به نوعی یک نقشه به حساب می­آید. هدف آن کمک به استفاده کننده برای پیدا کردن مسیر و تطبیق دادن خود بوسیله علائم وجهت یابی است. نقشه های مختلف اهداف متفاوتی را دنبال می­کنند ( نقشه جاده، نقشه جغرافیایی، نقشه سیاسی). اهداف نقشه محور P نسخه دوم راهنمای تشخیصی مبتنی بر روان پویشی (PMD-2) عمق بخشیدن به فهم درمانگران از بیماران و جهت دادن به مسیر درمان است.

what_is_personality-min

نقشه های شخصیت

سایر نقشه های شخصیت، از قبیل راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM، در حال حاضر نسخه پنجم انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013) و طبقه بندی بین المللی بیماریها ( ICD-10 سازمان بهداشت جهانی، 2000)، اهداف متفاوتی را ارائه می­دهند. آنها مزایا و معایبی دارند اما عموما درمانگران این احساس را ندارند که فهم روانشناختی مناسبی برای هدایت درمان توسط این منابع حاصل می­شود (از جمله اسپیتزر، فیرست، شدلر و همکاران، 2008). نقشه محور P صریحا برای این منظور  در نظر گرفته شده است.

یک تفاوت بنیادین بین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) و طبقه بندی بیماریها (ICD) و نقشه محور P در این است که DSM و ICD اختلالات  را طبقه بندی می­کنند اما در مقابل نقشه محور P  بازنمایی انواع انسان است. هدف آن، ارتقاء فرمول بندی مورد است تا درمانگر بتواند مشکلات فرد را در بافت گسترده ای ازکارکرد شخصیت بفهمد. این، به فهم نحوه اثربخشی رواندرمانی برای هر فرد بخصوص کمک می­کند.

فورمولبندی مورد برای بیمارانی که در رواندرمانی قرار نمی­گیرند نیز به لحاظ بالینی مفید است، برای نمونه به درمانگر کمک می­کند تا عدم تبعیت از درمان، مدیریت تروما و سوگ یا انجام کار مفید در ساختار توانبخشی را بفهمد. گرچه درمانگرانِ با تجربه روان پویشی با مفاهیمی که ارائه خواهد شد آشنایی بیشتری دارند، اما هدف ما فراهم کردن اطلاعات برای عمق بخشیدن به فهم و بهبود اثرگذاری درمانگران با هر جهت گیری نظری است (لینگاردی . مک ویلیامز، 2015).

محور P شخصیت

مبانی اصلی سازمان­یافتگی محور P شامل: (1) سطح سازمان یافتگی شخصیت و (2) تیپ یا سبک شخصیت می­شود. منابع قبلی (DSM, ICD) یک طیف برای توصیف شدت بدکارکردی شخصیت هستند و دامنه ای از شخصیت سالم به نوروتیک و مرزی و سپس سطوح روانپریشی را شامل می­شوند. این منبع (PMD-2) تیپ یا سبک های بالینی شناخته شده­ای از شخصیت را ارائه می­دهد که سطوح میان بری از سازمان شخصیت هستند. مفهوم سبک شخصیت به طور ذاتی نمی­تواند موضوع سلامت یا آسیب شناسی باشد بلکه در عوض موضوعات محوری روانشناختی و مبانی سازمان دهی آنها را شامل می­شود. با تعیین کردن سطوح سازمان و سبک شخصیت فرد بیمار، درمانگر می­تواند فرمولبندی مورد روانشناختی ارزشمندی فراهم و در نتیجه درمان موثری را هدایت کند.

مفهوم بندی شخصیت

شخصیت بجای اینکه به دنبال چیستی اختلال باشد بیشتر به این می­پردازد که این فرد کیست. چیزی بیشتر از آنچه که بوسیله رفتار قابل مشاهده باشد را در نظر می­گیرد و شامل طیفی از فرایندهای درون روانی می­شود (انگیزش ها، تخیلات، الگوهای خصیصه ای فکر و احساس، شیوه های تجربه خود و دیگران، روش های دفاع و مقابله الی آخر).

صرف نظر از مشکلات آشکار ارائه شده، بسیاری از بیماران بعد از شرکت در درمان متوجه می­شوند مشکلات آنها قویا با آنچه که هستند گره خورده است. آنها نیاز دارند که بوسیله درمانگر به فهمی نظام­مند از روان خود برسند که به آنها پاسخ دهد که چرا به تناوب در مقابل برخی رنج ها آسیب پذیر هستند. مشکلات روانشناختی به عنوان نقطه مقابل توانایی ها به طور پیچیده ای با شخصیت آمیخته هستند و ضروری است که در یک بافت از کلیت فرد از قبیل روابط و حتی فرهنگ بررسی شوند (منظور ما از شخصیت آن چیزی است که در ابتدا منش نامیده میشد).

هدف رواندرمانی

با توجه به هدف روانشناس برای تغییر در موضوعات بنیادی روان، فهم ساختار رواشناختی فرد و مسیر رشدی او ممکن است مهم­تر از طبقه بندی نشانه ها یا مهارت پیداکردن در تکنیک های خاص باشد (انجمن روانشناسی آمریکا، 2012؛ نورکراس، 2011). بنابراین یک درمانگر ماهر نه تنها مصاحبه را برای ارزیابی نشانه های فعلی بیمار، وضعیت روانی و بافت اجتماعی فرهنگی مشکل فعلی هدایت می­کند بلکه تلاش می­کند تا احساسی از شخصیت بیمار که شامل توانایی ها، ضعف ها و سایر موضوعات اصلی ساختاری است را بدست آورد.

در نتایج پژوهش­های رواندرمانی، محققین توجه به نقش تفاوت های شخصیتی را آغاز کرده اند (از قبیل بلات، 1990، 1992، 1993، 2008؛ دانکن، میلر، وامپولد، و هابل، 2010؛ گابارد، 2009؛ هاروویتز و همکاران، 1996؛ راس و فوناگی، 2005؛ وستن، نوواتنی، و تامسون- برنر، 2004)، این توصیه­ای حیاتی است برای افراد شاغل به کار رواندرمانی، هرچند بسیاری از پژوهش های علمی از آن غافل بوده اند.

صفات شخصیتی

سبک های شخصیت در مقابل اختلالات شخصیت

تمایز دقیق و مشخصی بین تیپ یا سبک شخصیت با اختلال شخصیت وجود ندارد. همه افراد دارای سبک­های شخصیتی هستند. عبارت اختلال برای درمانگران یک تسهیل کننده کلامی است و نشان می­دهد درجاتی از شدت یافتگی یا انعطاف ناپذیری وجود دارد که منجر به بدکارکردی معنی دار، رنج یا آسیب می­شود. برای مثال یک فرد می­تواند سبک شخصیت خودشیفته داشته باشد بدون آنکه اختلال شخصیت خودشیفته داشته باشد.

یک موضوع اساسی برای تشخیص گذاری اختلال شخصیت شواهدی هستند که نشان می­دهند روان فرد برای مدتی طولانی باعث رنج خود و دیگران شده و به نحوی تبدیل به بخشی از تجربیات او شده که نمی­تواند تفاوت خود را قل از اختلال به یاد بیاورد یا به راحتی آن را تجسم کند. برخی افراد که دارای شخصیت نابهنجار هستند از الگوهای مشکل ساز خود آگاهی کمی دارند، یا نسبت به آن بی توجه هستند و  به خاطر فشار دیگران وارد درمان می­شوند. برخی از افراد خودشان برای درمان مراجعه می­کنند اما نه به دلیل الگوهای شخصیتی بلکه بخاطر ناراحتی­های محدود و مشخص: درمان اضطراب، افسردگی، اختلالات خوردن، نشانه های روان تنی، اعتیاد، ترس ها، آسیب به خود، تروما و مشکلات بین فردی.

تفاوت بین شخصیت و سندرم های علامتی

در کتاب کتاب راهنمای تشخیص روانپویشی توصیخ شده که بین شخصیت و سندرم های علامتی، سندرم های ارگانیک مغز و طیف اختلالات روانپریشی تفاوت قائل شود. برای مثال ممکن است رفتارهای تشریفاتی نشانگر موارد زیر باشد: اختلال وسواس و نامرتبط با شخصیت، بخشی از شواهد برای تشخیص اختلال شخصیت وسواس جبری فراگیر، هذیان روانپریشی یا حتی نتیجه سندرم ارگانیک مغزی.

همچنین مهم است که مشخص شود آیا آنچه اختلال شخصیت تشخیص داده شده، پاسخی به استرس موقعیتی در حال حاضر است یا خیر. برای نمونه مردی که قبل از ترک شهر محل سکونت خود مشکلات روانشناختی جدی نداشته و بعد از مهاجرت به جایی که زبان آنها را نمی­فهمد ممکن است در ظاهر پارانائید، وابسته یا به طور نامشخص دارای کارکرد شخصیت مختل برسد (اختر، 2011).

هر یک از ما وقتی تحت فشار یا تروما باشیم مکن است مرزی یا روانپریش به نظر برسیم. بنابراین نمی­توان بدون در نظر گرفتن سایر احتمالاتی که می­توانند رفتار بیمار را توضیح دهند تشخیص اختلال شخصیت گذاشت. برای آگاهی از سلامت شخصیت می توان از کمک دکتر روانشناس در تهران به صورت مراجعه حضوری یا دریافت مشاوره آنلاین استفاده کرد.

کتاب راهنمای تشخیص روانپویشی نسخه دوم

لینگاردی و مک ویلیامز

PSYCHODYNAMIC DIAGNOSTIC MANUAL
Second Edition
PDM-2

Vittorio Lingiardi
Nancy McWilliams

دکتر علوی نژاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.