آیا در واقعا حافظه تحریف می شود؟
امروزه به طور گسترده تشخیص داده شده است که حافظه انسان بازتولید دقیق تجربیات گذشته نیست، بلکه فرآیندی ناقص است که مستعد انواع مختلف خطاها و تحریفات می باشد.
مطالعه درباره تحریف حافظه سابقه طولانی در روانشناسی شناختی نظری و کاربردی دارد . با این حال، پژوهش در طول دو دهه گذشته برجسته تر شده اند. زیرا درباره اینکه خطاهای حافظه مرتبط با اشتباه شاهدان عینی اغلب به محکومیت درست تر کمک کرده است. همچنین شواهد نشان داده اند خاطرات نادرست نقش مهمی در قضاوت های فعلی ایفا می کنند.
مطالعات مختلفی در مورد دقت خاطرات بازیابی شده از سوء استفاده جنسی دوران کودکی انجام شده است. محققان شناختی شروع به بررسی زیربنای عصبی تحریف حافظه و تعیین اینکه چگونه فعالیت مغز می تواند بین خاطرات واقعی و نادرست تمایز قائل شود را آغاز کرده اند.
مشاهدات تحریف حافظه در آزمایشگاه و زندگی روزمره سؤالات مهمی را از قبیل سوال زیر در مورد ماهیت و عملکرد حافظه ایجاد می کند:
چرا ممکن است خاطرات ما به شدت اشتباه شوند؟
برنشتاین روانشناس به وضوح یک دیدگاه کلی را بیان میکند که با نظریههای متعددی که برای توضیح تحریفهای حافظه ارائه شدهاند همخوانی دارد: «در اصل، تمام حافظه تا حدی نادرست است. حافظه ذاتاً یک فرآیند بازسازی است که به موجب آن گذشته را کنار هم می گذاریم تا روایتی منسجم را شکل دهیم که به زندگی نامه ما تبدیل شود.
در فرآیند بازسازی گذشته، تجربیات زندگی خود را بر اساس آنچه در مورد جهان می دانیم رنگ و شکل می دهیم.
تحریف با فراموشی فرق دارد
فراموشی بخش بسیار رایج زندگی روزمره است. گاهی اوقات این فراموشی های حافظه ساده و نسبتاً بی ضرر هستند، مانند فراموش کردن یک تماس تلفنی.
نقص حافظه یک اتفاق تقریباً روزمره است. فراموشی آنقدر رایج است که احتمالاً به روشهای متعددی برای کمک به یادآوری اطلاعات مهم، مانند یادداشت کردن برنامه ریز روزانه یا رویدادهای مهم در تقویم خود، تکیه میکنید.
همانطور که به دنبال کلیدهای خودروی گم شده خود هستید، ممکن است به نظر برسد که اطلاعات مربوط به جایی که آنها را جا گذاشته اید برای همیشه از حافظه شما پاک شده است. با این حال، فراموش کردن به طور کلی به معنای از دست دادن یا پاک کردن این اطلاعات از حافظه بلندمدت شما نیست.
فراموشی معمولاً شامل شکست در بازیابی حافظه است. در حالی که اطلاعات در حافظه بلندمدت شما وجود دارد، شما قادر به بازیابی و به خاطر سپردن آن نیستید.
در مواقع دیگر، فراموشی می تواند بسیار وحشتناک تر باشد و حتی عواقب جدی داشته باشد، مانند فراموشی یک شاهد عینی از جزئیات مهم یک جنایت. وقتی خاطره باری تروماتیک داشته باشد ممکن است فراموشی نتواند رخ دهد. در این شرایط تحریف وقایع مکانیسم دفاعی جایگزین می تواند باشد.
در فراموشی زمان نقش اساسی را بر عهده دارد
روانشناس هرمان ابینگهاوس یکی از اولین کسانی بود که فراموشی را به طور علمی مورد مطالعه قرار داد. در آزمایشهایی که از خود به عنوان آزمودنی استفاده میکرد، ابینگهاوس حافظه خود را با استفاده از هجاهای سه حرفی آزمایش کرد. او بر چنین کلمات بی معنایی تکیه می کرد زیرا استفاده از کلمات شناخته شده قبلی مستلزم استفاده از دانش و تداعی های موجود در حافظه بود.
به منظور آزمایش اطلاعات جدید، ابینگهاوس حافظه خود را برای دوره های زمانی بین 20 دقیقه تا 31 روز آزمایش کرد. او سپس یافته های خود را در سال 1885 در کتاب «حافظه: کمکی به روانشناسی تجربی» منتشر کرد.
نتایج او به عنوان منحنی فراموشی ابینگهاوس شناخته و ترسیم شد. این منحنیرابطه بین فراموشی و زمان را آشکار کرد. در ابتدا، اطلاعات اغلب پس از یادگیری خیلی سریع از بین می روند. عواملی مانند نحوه یادگیری اطلاعات و دفعات تکرار آن در سرعت از دست رفتن این خاطرات نقش دارند. اطلاعات ذخیره شده در حافظه بلند مدت به طرز شگفت آوری پایدارتر بودند.
تا به امروز درباره تحریف حافظه چقدر دانش کسب کرده ایم؟
دانشمندان سالهاست که تلاش میکنند تا تحریفهای حافظه را درک کنند. با این حال، یافتههای پژوهشی کنونی نشان میدهد که تحریفهای حافظه به طور ناخودآگاه اتفاق میافتند. به همین دلیل است که فرد میتواند با اطمینان رویداد را به خاطر بیاورد، حتی زمانی که داستان او نادرست است. اظهارات نادرست شاهدان عینی می تواند عواقب جدی داشته باشد مانند حکم دادگاه برای یک فرد بی گناه به عنوان مجرم.
اخیراً مطالعه ای شامل یک آزمایش بزرگ بررسی کردند که چگونه خاطرات گزارش شده می توانند تحریف شوند.
در این آزمایش ، محققان 186 دانشجوی کالج را جمع آوری کردند و از آنها خواسته شد گزارش خاطره ای از یک رویداد خاص را بنویسند. سپس محققان نسخههای جعلی گزارشهای مکتوب خود را ایجاد کردند که در بیشتر موارد مشابه بود اما شامل جزئیات نادرست نیز بود. نتایج نشان داد شرکت کنندگانی که نسخههای نادرستی از خاطرات گزارش شده به آنها داده شده بود، بعداً حافظه خود را مطابق با نسخه جعلی ساخته شده توسط محققان تغییر دادند. به طور خلاصه، ارائه اطلاعات نادرست در مورد یک رویداد که به ظاهر قابل باور است، می تواند باعث تحریف حافظه شود.
حافظه و هیجانات انسان
بسته به وضعیت عاطفی و هیجانی فرد، خاطرات نیز ممکن است در معرض خطر بیشتری برای تحریف قرار گیرند. یک مطالعه سه آزمایشی به شرکتکنندگان مجموعهای از 48 کلمه ارائه کرد که نیمی از کلمات باعث برانگیختگی عاطفی منفی و نیمی دیگر اصطلاحات خنثی بودند.
در پایان مطالعه، محققان دریافتند که شرکت کنندگان قادر به یادآوری کلماتی بودند که باعث برانگیختگی منفی میشدند تا کلماتی که خنثی بودند و بنابراین تأثیر عاطفی نداشتند.
علاوه بر این، این یافتهها نشان میدهد که خاطراتی که باعث واکنشهای عاطفی منفی میشوند، ممکن است کمتر دچار تحریف شوند.
همچنین مشخص شده است که وضعیت فیزیکی افراد بر میزان تحریفی که می تواند رخ دهد تأثیر می گذارد. مطالعه دیگری با 32 شرکتکننده، 16 فرد مبتلا به درد مزمن و 16 فرد کاملاً سالم انجام شد. محققان فهرستی از 20 کلمه را به شرکت کنندگان ارائه کردند و بعداً از آنها خواستند یک رویداد شخصی از گذشته خود که به نوعی با فهرست واژه مرتبط است را به خاطر بسپارند.
در پایان مطالعه، دانشمندان دریافتند شرکت کنندگانی که درد مزمن را تجربه کردهاند، هنگام تلاش برای یادآوری رویدادی از گذشته خود، تحریف حافظه بیشتری را تجربه کردند.
این در نهایت به این معنی است که علاوه بر هیجان وضعیت فیزیکی تجربه درد مزمن نیز میتواند منجر به تحریف حافظه شود، حتی اگر اطلاعات نادرستی به شرکتکنندگان ارائه نشده باشد.
هر دو مطالعه برای درک چگونگی و چرایی تحریف خاطرات، حاوی نکات مهمی هستند. با گذشت زمان، تغییرات در حالات عاطفی و فیزیکی نیز ممکن است باعث شود که خاطرات ما بدون اطلاع ما تغییر کند. به طور خلاصه،
بنابراین و به عنوان نتیجه گیری تحقیقات، می توان این فرضیه را مد نظر قرار داد که ارائه نسخه های جعلی از رویداد و ناآگاهی از فریب، میزان تحریف حافظه را به شدت افزایش می دهد.