راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی – دی اس ام (DSM)

راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) کتابی است که به طور گسترده توسط درمانگران در ایالات متحده برای تشخیص بیماری های روانشناختی استفاده می شود. دی اس ام که توسط محققین آمریکایی (APA) منتشر شده است، تمام دسته بندی های اختلالات سلامت روان را برای بزرگسالان و کودکان و استفاده روانشناس برای تشخیص گذاری پوشش می دهد.

دی اس ام

این کتاب راهنما شامل توضیحات، علائم و سایر معیارهای لازم برای تشخیص اختلالات سلامت روان است. همچنین حاوی داده های آماری در مورد، سن شروع بیماری، پیشرفت و سیر اختلالات، خطرات و عوامل پیش آگهی، و سایر مسائل تشخیصی مرتبط است.

درست مانند بیماری های جسمی، برخی از سازمان‌های دولتی و بسیاری از شرکت‌های بیمه برای تایید پرداخت هزینه درمان مشکلات سلامت روان نیاز به تشخیص خاصی دارند. بنابراین، متخصصان سلامت روان علاوه بر استفاده جهت تشخیص و برنامه درمانی، از DSM برای طبقه ‌بندی بیماران برای اهداف فوق نیز استفاده می‌کنند.

دی اس ام چیست و چرا اهمیت دارد؟

راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی – دی اس ام (DSM) کتابی است که توسط متخصصان مراقبت های بهداشتی در ایالات متحده و برخی از کشورهای جهان به عنوان راهنمای معتبر برای تشخیص اختلالات روانی استفاده می شود.

دی اس ام یک زبان مشترک برای برقراری ارتباط در مورد بیماران فراهم می کند و تشخیص های ثابت و قابل اعتمادی را ایجاد می کند که می تواند در تحقیقات در مورد اختلالات روانی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین زبان مشترکی برای محققان فراهم می‌کند تا معیارهای تجدیدنظرهای احتمالی آینده را مطالعه کنند و به توسعه رواندرمانی ها و سایر مداخلات کمک کنند.

تاریخچه DSM

راهنمای تشخیصی و آماری اولین بار در سال 1952 منتشر شد. از آن زمان، چندین بار تجدید نظر شده آن منتشر شده است. در DSM-I، 102 دسته تشخیص وجود داشت که به 182 در DSM-II، 265 در DSM-III، و 297 در DSM-IV.3 افزایش یافت.

مشکل اصلی DSM در مورد اعتبار آن بوده است. در پاسخ به این موضوع، موسسه ملی سلامت روان (NIMH) پروژه معیارهای حوزه تحقیقاتی (RDoC) را برای تغییر تشخیص با ترکیب ژنتیک، تصویربرداری، علوم شناختی و سایر سطوح اطلاعات راه ‌اندازی کرد تا پایه و اساس یک سیستم طبقه ‌بندی جدید را ایجاد کند. احساس می شد که بیشتر پایه های روانشناسی فیزیولوژیک مورد توجه قرار گرفتند.

در سال 2013، توماس اینسل، مدیر وقت NIMH و جفری لیبرمن، رئیس منتخب APA بیانیه مشترکی صادر کردند و گفتند که DSM-5 بهترین اطلاعات موجود در حال حاضر برای تشخیص اختلالات روانشناختی است.

موسسه ملی سلامت روان همچنین خاطرنشان می‌کند که RDoC ابزار تشخیصی نیست و نباید برای جایگزینی سایر سیستم‌های تشخیصی (مانند DSM) استفاده شود. در عوض، هدف آن این است که به عنوان چارچوبی برای تحقیق در مورد اختلالات روانی به منظور درک بهتر سلامت روان عمل کند.

در کل از زمانی که DSM برای اولین بار در اوایل دهه 1950 منتشر شد، تغییرات زیادی را پشت سر گذاشته است.

همچنین مطالعه کنید: مشاوره خانواده

انواع اختلالاتی که آنها را پوشش می دهد

صدها اختلال روانی در نسخه آخر DSM گنجانده شده است. هر کدام شامل کدی است که با طبقه بندی بین المللی بیماری ها مطابقت دارد.

تشخیص‌های اختلال روانی در طبقه هایی ارائه می‌شوند که در فصل‌های DSM-5 سازمان‌دهی شده‌ اند که عبارتند از:

اختلالات رشد عصبی

طیف اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روان پریشی

اختلالات دوقطبی و مرتبط

اختلالات افسردگی

اختلالات اضطرابی

اختلالات دفعی

وسواس اجباری و اختلالات مرتبط

اختلالات مرتبط با تروما و استرس

اختلالات تجزیه ای

علائم جسمی و اختلالات مرتبط

اختلالات تغذیه و خوردن

اختلالات خواب و بیداری

اختلالات جنسی

نارسایی جنسیتی

اختلالات مخرب، کنترل تکانه و رفتار

اختلالات مرتبط با مواد و اعتیاد

اختلالات عصبی شناختی

اختلالات شخصیت

اختلالات پارافیلیک

اختلالات حرکتی ناشی از دارو و سایر اثرات نامطلوب دارو

سایر شرایطی که ممکن است کانون توجه بالینی باشد

نحوه استفاده از DSM

در DSM توصیفی از اختلال افسردگی اساسی، اختلال اضطرابی و یا اختلال شخصیت مرزی را داراست و آنها را به دسته هایی مانند اختلالات افسردگی، اختلالات اضطرابی  و اختلالات شخصیت تقسیم می کند. این اختلالات بر اساس ویژگی‌های مشترک در فصل‌هایی جداگانه دسته‌ بندی می‌شوند. به عنوان مثال، اختلالات تغذیه و خوردن یا طیف اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روان پریشی.

برای هر دسته اختلال، این کتابچه راهنمای شامل مجموعه ‌ای از معیارهای تشخیصی است – فهرستی از علائم و دستورالعمل‌هایی که روان‌درمانگران و سایر متخصصان سلامت از آن‌ها برای تعیین اینکه آیا بیمار یا مراجع معیارهای یک یا چند دسته تشخیصی را برآورده می ‌کنند، استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، برای تشخیص اختلال افسردگی اساسی، DSM کنونی بیان می‌کند که فرد حداقل پنج علامت از لیست نه ‌گانه (شامل خلق و خوی افسرده، کاهش لذت و سایر علائم) را در یک دوره دو هفته ‌ای نشان می‌دهد. همچنین مستلزم آن است که علائم همراه با سایر شرایط، باعث ایجاد «پریشانی یا اختلال قابل توجه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر زمینه‌های مهم شود».

به‌روزرسانی‌های این دسته ‌بندی‌ها و معیارهای تشخیصی از طریق یک فرآیند پژوهشی و بازنگری طی سالها انجام می‌شود و شامل گروه‌هایی از متخصصان می‌شود که بر حوزه‌های متمایز کتابچه راهنما تمرکز دارند.

دریافت نوبت دکتر علوی

رابطه بین دی اس ام و طبقه بندی بین المللی بیماری سازمان بهداشت جهانی چیست؟

دی اس ام و ICD را باید به عنوان انتشارات هم قطار در نظر گرفت. دی اس ام حاوی به روزترین معیارها برای تشخیص اختلالات روانی به همراه متن توصیفی گسترده ای است که زبان مشترکی را برای درمانگران فراهم می کند.

طبقه بندی بین المللی یا ای سی دی حاوی کدهای مورد استفاده در DSM و تمام شرایط مورد نیاز برای بازپرداخت بیمه و نظارت بر آمار مرگ و میر توسط آژانس های بهداشت ملی و بین المللی است. محققین DSM از نزدیک با کارکنان WHO، CMS و CDC-NCHS همکاری می کند تا اطمینان حاصل شود که این دو سیستم حداکثر سازگاری دارند.

آیا DSM برای روانشناسان مفید است؟

معیارهای تشخیصی به محقین و متخصصان کمک می‌کند تا الگوهایی از اختلالات روانی بسازند که فراتر از تصورات افراد غیرعادی است – برای مثال اختلال دوقطبی حالت‌های غیرطبیعی را توصیف می‌کند که طی هفته‌ها یا ماه‌ها ادامه می‌یابد، نه حالت‌هایی که بیش از یک ساعت یا یک روز تغییر می‌کنند. دی اس ام (DSM) زبان مشترکی را برای ارتباطات و تحقیقات حرفه ای ایجاد می کند.

با این حال، راه‌هایی نیز وجود دارد که متخصصان سلامت روان DSM را از نظر بالینی مفید نمی‌دانند. پس از مشاهده بسیاری از بیماران، رواندرمانگران به تدریج مدل های ذهنی خود را از تشخیص های رایج ایجاد می کنند که ممکن است با DSM متفاوت باشد. برای مثال اینکه معیارهای منتشر شده برای یک تشخیص خاص کمی بیش از حد گسترده یا بسیار محدود است. در انتها، یک دکتر روانشناس در تهران یا سایر شهرها ممکن است دانش حاصل از تجربه خود را نسبت به کتابچه راهنمای رسمی که آن را تقریب می‌کند، برتری دهند.

برخی از انتقادات به DSM چیست؟

برخی بر این باورند که شکست در ایجاد درمان‌های مؤثر برای اختلالات سلامت روان تا حدی می‌تواند در شکست طبقه‌بندی، که با اتکای طولانی مدت به DSM تجسم یافته است، ردیابی شود.

در DSM خوشه هایی از علائم همزمان برچسب گذاری می شود و آنها را در طبقه های اختلالات دسته بندی می کند، اما شواهد کمی وجود دارد که این دسته بندی ها با واقعیت های بالینی متمایز مطابقت داشته باشند. مقوله‌های DSM ممکن است به جای تسهیل، درک روان‌شناسی از اختلالات روانی را مختل کنند.

آیا راهنمای تشخیصی جایگزین برای DSM وجود دارد؟

طبقه بندی بین المللی بیماری ها (ICD) که توسط سازمان بهداشت جهانی منتشر شده است، شناخته شده ترین و محبوب ترین جایگزین برای DSM است. این راهنما شامل کدهای تشخیصی است که برای ردیابی میزان بروز و شیوع، و همچنین برای بازپرداخت بیمه درمانی، برای تشخیص بیماری های روانی و جسمی استفاده می شود.

سایر جایگزین‌های DSM عبارتند از: راهنمای تشخیصی روان‌پویشی (PDM)، طبقه‌بندی سلسله مراتبی آسیب‌شناسی روانی (HiTOP)، معیارهای حوزه تحقیقاتی (RDoC)، و چارچوب معنایی تهدید قدرت (PTMF).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.