دکتر رامین علوی نژاد عضو سازمان روانشناسی (ش.ن. 16524)
عضو سازمان نظام روانشناسی و
British psychological society learning center
جدیدترین درمان وسواس
جدیدترین درمان وسواس شامل درمان های رفتاری موج جدید در (OCD) از قبیل درمان های موج سوم و درمان های شناختی اصلاح شده (CTs) است. در ادامه به برخی رویکردهای جدید درمان وسواس پرداخته می شود.
درمان مواجهه و پیشگیری از پاسخ (ERP) همچنان خط اول در میان درمان های غیر دارویی برای اختلال وسواس اجباری است. بهترین روانشناس تهران از این درمانن استفاده مناسبی می کند. مداخلات شناختی همراه با تکنیک های رفتاری نیز به همان اندازه موثر هستند. بیش از نیمی از بیماران به رفتار درمانی شناختی (CBT) پاسخ مثبت می دهند. شناخت درمانی (CT)، اگرچه برتر از ERP نیست، اما ممکن است در زیر گروهی از بیماران که ERP برای آنها کمتر موثر است (به عنوان مثال، احتکارکننده های اجباری، کندی وسواس اولیه، وسواس فکری خالص و بدون اجبارهای رفتاری و بیماران وسواسی با بینش ضعیف) موثرتر باشد.
موج اول رفتار درمانی شناختی
رفتار درمانی شناختی برای وسواس تغییراتی دوره ای را تجربه کرده است. می توان این تغییرات را در طول سه موج گسترده در درمان ترسیم کرد. موج اول، رفتار درمانی است که عمدتاً مبتنی بر نظریه های یادگیری محرک و پاسخ می باشد. رفتار درمانی از تحقیقات آزمایشگاهی بر گرفته شده است. مواجه درمانی یکی از درمان های موج اول بود که بعد ها با قرار دادن مکرر در معرض محرک و بازداری هرگونه رفتار خنثی کننده به ERP ارتقاء یافت. این درمان مبتنی بر مکانیسم یادگیری عادت و خاموشی اضطراب است.
در کنار درمان های موج اول نظام های درمانی مبتنی بر خانواده یا به عبارتی خانواده درمانی به این مشکلات می پرداختند. در کنار درمان های فردی اکثر اوقات مشاوره خانواده نیز می تواند مفید باشد. برای دریافت مشاوره خانواده خوب در تهران از طریق همین وب سایت می توانید نوبت خود را رزرو فرمائید.
موج دوم رفتار درمانی شناختی
رویکردهای درمانی موج دوم شامل شناخت درمانی (CT) شد. در این رویکرد اضطراب نتیجه ارزیابی نادرست محرک های وسواسی از طریق فرآیندهای شناختی مانند آمیختگی فکر و عمل (TAF)، احساس مسئولیت تورم یافته و تفسیرهای غلط فاجعه بار است.
اضطراب / پریشانی توسط مکانیسم های ناسازگار خاصی مانند واپسرانی فکر، کنترل فکر، پایش تهدید و درگیر شدن در آداب و رفتارهای خنثی کننده، حفظ می شود. اصلاح شناختهای ناکارآمد و به چالش کشیدن و تجدید ساختار آنها، با استفاده از راهبردهای شناختی و رفتاری، در شناخت درمانی نقش محوری دارد.
موج سوم رفتار درمانی شناختی
درمان های موج سوم که با هدف رفع برخی از محدودیت های درمان شناختی شکل گرفتند. برخی از این محدودیت ها شامل غیر کاربردی بودن CBT برای همه بیماران و مشکلات ناشی از ERP مانند نرخ امتناع از درمان (25٪)، پاسخ های جزئی (50٪) به درمان بود.
درمان های موج سوم یا جدیدترین درمان وسواس عمدتا شامل مفاهیمی مانند ذهن آگاهی، احساسات، پذیرش، روابط، ارزش ها، اهداف و فراشناخت است. در این درمان ها، تمرکز بر اصلاح رابطه ای است که فرد با تجربیات درونی خود (افکار و احساسات) دارد و نه محتوای آن تجربه بیرونی. فاصله گرفتن از افکار بدون اهمیت دادن بیش از حد به آنها، آگاهی ذهنی، پذیرش پریشانی، پرداختن به اجتناب از تجربه و ایجاد انعطاف پذیری روانشناختی از اجزای مهم این روشهای درمانی است.
درد و پریشانی روانشناختی بخشی اجتناب ناپذیر از زندگی است و نمی توان به طور کامل از آنها اجتناب کرد. تلاش برای کنترل، به حداقل رساندن یا جلوگیری از ناراحتی می تواند منجر به تسکین موقتی شود. در نتیجه این تلاش ها به طرز منفی تقویت می شوند. پذیرش فعالانه ناراحتی روانی (مشکلاتی که در اصطلاح شناسی نسل اول و دوم مطرح شده اند) باعث کاهش ناراحتی می شود. بنابراین، تغییر نحوه پاسخگویی مردم به جنبه های دردناک افکار، خاطرات، احساسات و حواس جسمی به آنها در انجام کاری که برایشان مهم است کمک می کند.
فراشناخت درمانی
فراشناخت درمانی (MCT) از شناخت درمانی کلاسیک تکامل یافته است. فراشناخت (شناخت در مورد دانستن) جنبه ای از شناخت است که فرایندهای ذهنی و تفکر را کنترل می کند. این درمان مبتنی بر نظریه کارکرد اجرایی خودتنظیمی (SERF) اختلالات روانشناختی است. بر اساس نظریه SERF، “سندرم توجه شناختی”، یک وضعیت آسیب روانشناختی است. این سندرم متشکل از توجه انعطاف ناپذیر متمرکز بر خود و فرایندهای شناختی تکراری (نگران کننده، نشخوار فکری، پایش ناسازگار تهدید و مقابله شناختی و رفتاری ناکارآمد) است که منجر به اضطراب و علائم خلقی می شود.