چرا این سبک های دلبستگی ظاهراً ناسالم هنوز در انسان ها وجود دارند و چرا آنها بسیار جهانی هستند؟
اساساً ادعا می شود که هر سبک دلبستگی دارای یک مزیت و یک معایب است. افراد دلبسته ایمن در مواجهه با تهدیدها از نظر عاطفی پایدار می مانند، اما ممکن است تهدیدی را تشخیص ندهند و در واکنش به آن شکست بخورند.
از سوی دیگر، افراد دارای دلبستگی اضطرابی در مواجهه با تهدیدها بسیار مضطرب می شوند، اما در تشخیص آنها بسیار بهتر عمل می کنند.
افراد اجتنابی در تشخیص تهدیدها و تجسم واکنش ها خوب هستند، با این حال، آنها در انتقال راه حل خود به دیگران و موقعیت ها شکست می خورند و نیاز خود به کمک دیگران را بیش برآورد می کنند.
نمونه رفتارهای ناایمن در کودکی
چسبیدن به مراقب (مادر)
اجتناب فعالانه از مراقب
گریه های مکرر
پنهان کردن یا سرکوب احساسات
وقتی والدین کودک را ترک می کنند، ناراحت یا وحشت زده می شود
مستقل ظاهر شدن در حالی که مخفیانه خواهان توجه است
ترس از اکتشاف، به خصوص در یک موقعیت جدید
تنظیم عاطفی ضعیف
ادامه این رفتارها در بزرگسالی
احساس کم ارزشی و عزت نفس پائین
از درخواست کمک اجتناب می کند
دیگران را از خود دور می کند
ترس از رها شدن دارد
بیش از حد به یک شریک وابسته یا چسبیده است
بیش از حد مستقل یا در برابر صمیمیت با شریک زندگی مقاوم است
به طور مداوم در یک رابطه به دنبال اطمینان خاطر است
حسادت
استقلال شریک زندگی برای او تهدید به حساب می آید
به طور معمول سبکهای دلبستگی نایمن در بزرگسالی ادامه پیدا می کنند. به عنوان مثال، کودکی که به مراقب خود میچسبد، معمولاً در بزرگسالی الگوهای مشابهی را نشان می دهد.
به همین ترتیب، کودکی که یاد میگیرد نمیتواند به مراقب خود تکیه کند، ممکن است در بزرگسالی هرگز تمایلی به تکیه بر شریک زندگی خود نداشته باشد.
فردی که وابستگی ناایمن دارد صرف نظر از رفتار شریک ممکن است هرگز در رابطه احساس امنیت نکند. دلبستگی ناایمن میتواند منجر به تنظیم ضعیف عاطفی، افسردگی، اضطراب و پایین بودن اعتماد به نفس شود.
برای بهبود در ابتدا سبک دلبستگی خود را درک کنید.
ممکن است انجام آزمایشی برای تعیین نوع سبک دلبستگی ناایمن، مضطرب، اجتنابی، یا آشفته مفید باشد.
دانستن اینکه چرای و چگونگی مفید است، درنتیجه خواهید توانست روی احساسات و رفتارهای خود در رابطه کار کنید.
درمان میتواند به افراد کمک کند تا عوامل زمینه ای را شناسایی کنند، مهارتهای مقابله ای جدید را بیاموزند، بیشتر به افکار، احساسات و نیازهای خود توجه کنند.
سرمایه گذاری در روابط سالم و حمایتی نیز مهم است، چه با دوستان، عزیزان، مربیان یا شریک زندگی.
آگاهی از سبک های دلبستگی یک فرد ممکن است اولین گام در این فرآیند باشد.
غلبه بر سبک دلبستگی ناایمن
هیچ کس نباید قربانی گذشته خود باشد. با این حال تغییر یا رشد شخصیت به تنهایی آسان نیست. فردی که به طور طبیعی دلبستگی ایمن ندارد، می تواند روی این وضعیت کار کند و در ایجاد یک سبک امن از طریق روابط و تعاملات در بزرگسالی موفق شود.
هنگامی که یک فرد روان درمانی فشرده را انجام می دهد، یک روانشناس به او کمک می کند تا آسیب های گذشته را شناسایی کند. درمان در نهایت به فرد کمک می کند تا یاد بگیرد که دلبستگی های سالم و ایمن را ایجاد کند.
استراتژی ایجاد یک سبک دلبستگی ایمن کسب شده بزرگسالان شامل تطبیق تجربیات دوران کودکی و درک تأثیر گذشته یک فرد بر حال و آینده آنها است. برای به دست آوردن امنیت، باید یک روایت منسجم در مورد آنچه در کودکی برای شما اتفاق افتاده است ایجاد کنید.
شما همچنین باید تأثیر آن را بر تصمیماتی که ممکن است ناخودآگاه در مورد چگونگی زنده ماندن در جهان گرفته اید را بررسی کنید. شما باید به طور انتقادی در مورد اینکه چگونه تربیت شما بر سبک دلبستگی شما تأثیر گذاشته است فکر کنید و روی شکستن این الگوها کار کنید.