خوشحالی
انسانها راهی طولانی را از زمان جوامع شکارچی- گردآورنده طی کرده اند. از آنجایی که وقت کمتری را صرف نگرانی درباره سرپناه، خشکسالی یا شکار بعدی خود میکنیم قابل درک است که توجه جمعی خود را به سمت دستیابی به خوشحالی سوق دهیم. در واقع ا. د. دینر روانشناس دانشگاه ایلیونز و ویرجینیا در مطالعه ای با بیش از ده هزار شرکت کننده از چهل و هشت کشور متوجه شد که افراد سرتاسر دنیا در مقایسه با ثروتمند بودن، به بهشت رفتن و زندگی معنی دار داشتن رتبه بالاتری به خوشحالی اختصاص دادند. بعد از مطالعه این مقاله اگر نیاز به ویزیت روانشناس داشتید از صفحه اصلی سایت برای رزرو نوبت استفاده فرمائید.
شتاب حاضر برای دستیابی به خوشحالی تا حدودی حاصل برخی پژوهشهای روبه ازدیاد است که نه تنها پیشنهاد میکنند خوشحالی احساس خوبی به همراه دارد بلکه باور دارند خوشحالی برای شما خوب است. محققین خوشحالی، احساسات مثبت را با تعدادی از مزایا مرتبط دانستند که از جمله میتوان درآمد بالا، عملکرد بهتر سیستم ایمنی بدن و رشد مهربانی را نام برد. نه تنها این نتایج مطلوب مرتبط با خوشحالی هستند بلکه علم مطرح میکند که این موارد مسبب هیجانات مثبت هستند. برخی محققین مثل باربارا فردریکسون از دانشگاه کارولینای شمالی معقدند که خوشحالی حق تکاملی انسانهاست. استدلال شده که خوشحالی به مردم کمک میکند تا منابع شخصی و اجتماعی ضروری برای موفقیت در زندگی ایجاد کنند و به لحاظ دیدگاهی تکاملی بقاء یابند.
مواردی که در ادامه مطالعه می کنید
- چرا خوشحالی؟
- مقیاس شکوفاسازی
- یک مثال آزمایشی
- یک دلیل بزرگ
- هزینه زیاد برای خوشحالی
- پیش بینی خوشحالی
- یک پیشنهاد
چرا خوشحالی؟
اما یک سئوال باقی است که از سمت نه چندان خوشحال کننده اش مطرح میشود: اگر خوشحالی یک مزیت تکامل یافته فراهم میکند و ما برای آن ارزش قائلیم و هزاران سال توصیه برای دستیابی به آن داریم، چرا گسترده تر نیست؟ چرا ما نباید بجای صحبت درباره شیوع فاجعه آمیز افسردگی و اضطراب درباره همه گیرشناسی فعلی خوشحالی صحبت کنیم؟ کوری کیز محقق دانشگاه ایموری نمونه ای با بیش از سه هزار بزرگسال آمریکایی را در تمامی سنین ارزیابی کرد و متوجه شد که به طرز هشدار دهندهای تنها 17 درصد به لحاظ روانشناختی شکوفا هستند.
مقیاس شکوفاسازی
هشت عبارت در زیر آورده شده که شما با آنها موافق یا مخالف هستید. با استفاده از مقیاس 1 تا 7 یک پاسخ برای هر عبارت بنویسید.
7- کاملا موافق
6- موافق
5- تا حدی موافق
4- نه موافق و نه مخالف
3- تا حدی مخالف
2- مخالف
1- کاملا مخالف
- من یک زندگی هدفمند و معنی دار را اداره میکنم.
- روابط اجتماعی من حمایت کننده و پاداش بخش است.
- من به فعالیتهای روزمره خودم علاقه دارم و در آنها شرکت میکنم.
- به طور فعال در خوشحالی و بهزیستی دیگران مشارکت دارم.
- در فعالیتهایی که برای من مهم هستند شایسته و توانمند هستم.
- من انسانی خوب و زندگی خوبی دارم.
- نسبت به آینده ام خوشبین هستم.
- مردم به من احترام میگذارند.
نمره گذاری:
- برای هر هشت عبارت پاسخهای 1 تا 7 را جمع بزنید.
- دامنه نمرات از 8 (کمترین حالت) تا 56 (بالاترین حالت) است
- یک نمره بالا نشان دهنده فردی با توانمندیها و نقاط قوت روانشناختی بسیار است.
حال به چه نتیجه ای میتوان دست یافت؟ با وجود تمام توجهی که به این موضوع شده معلوم شد افراد در انتخاب گزینه هایی که به خوشحالی منجر میشوند خیلی خوب نیستند. ما قصد نداریم فعالیت ورزش، تعطیلات هاوایی، تمرینات مدیتیشن یا قرار دادن فرزندان در چهار فوق برنامه بعد از مدرسه را نقد کنیم. ما هم به اندازه شما وقتی به نشانه های خوشحالی توجه نکنیم گناهکار هستیم. در واقع مجموعه ای از پژوهشهای اخیر نشان دادند که تقریبا همه از این امتیاز بیبهره هستند. با پژوهش باربارا میلرز از دانشگاه پنسیلوانیا و همکاران او تیم ویلسون و دانیل گیلبرت- نویسنده پر فروشترین کتاب سال با عنوان “لغزش از خوشبختی” شروع میکنیم. این سه نفر مجموعه ای از مطالعات را با عنوان خطاهای تغیر هیجان در زمان انجام دادند.
درست همانطور که هواشناسان با تجربه مرتکب اشتباهات کوچکی میشوند که میتواند تاثیری بسزایی بر پیشبینی وضع هوا داشته باشد، معلوم شد که مردم نیز مرتکب همین خطا ضمن پیشبینی تاثیر یک رویداد بر احساس آنها در آینده می شوند. برای نمونه ما میزان خوشحالی حاصل از پیروزی کاندیدای سیاسی مورد علاقه خود را بیش برآورد میکنیم. همچنین گرایش داریم که سختیها را مثل مهاجرت به شهری جدید کم برآورد کنیم.
یک مثال آزمایشی
برای مثال مطالعه ای را مرور می کنیم. در آن میلرز و همکارانش در مورد زنان بارداری که در تست بارداری شرکت کرده اند، تحقیق کردند. (هیچکدام از زنان این مطالعه تلاشی برای باردارشدن نکرده بودند). با قاطعیت میتوان گفت که زنان در دو گروه قرار گرفتند: آنهایی که از بچه دار شدن وحشت داشتند و امیدوار بودند نتیجه تست منفی باشد، و آنهایی که امیدوار بودند نتیجه تست مثبت شود. پژوهشگران از زنان خواستند تا درمورد خوشحالی حاصل از نتیجه تست مورد انتظار خود پیشبینی کنند. زنانی که امید به نتیجه منفی تست داشتند پیش بینی کردند که اگر رحم آنها خالی باشد احساس شعف پیدا خواهند کرد. زنانی که امید به باردار شدن داشتند پیش بینی کردند در صورت مثبت شدن تست احساس مسرت پیدا میکنند.
بعد از پایان تست محققین هیچ واکنش سرخوشانه یا غم انگیزی ندیدند. در واقع آنها یک لحظه شادی کوچک در تعادل هیجانی زنها یافتند. زنانی که خواهان بچه بودند با خبردار شدن از نتیجه منفی تست سرافکنده نشدند؛ در عوض آنها فقط کمی احساس ناامیدی کردند و بعد به سرعت به حالت خلقی معمول خود بازگشتند (اگر این زنان مدت طولانی تری، ماهها یا حتی سالها، برای بارداری تلاش کرده بودند ما نیز نتایج متفاوتی را انتظار میکشیدیم).
در رابطه با زنانی که بچه نمیخواستند، نتیجه تست برخلاف انتظار بود وقتی فهمیدند که درون رحم خود فرزندی دارند، پیشبینی فاجعه بار آنها هیچ وقت اتفاق نیافتد. معلوم می شود که یکی از دلایلی که به اشتباه پیش بینی می کنیم چه چیزی باعث خوشبختی ما در آینده خواهد شد این است که از ظرفیت خود برای تحمل و حتی سازگاری با ناراحتی چشم پوشی می کنیم. اما مطمئنا شرایط میتواند متفاوت باشد اگر در مقایسه با اخراج بعد از یک هفته کار، بعد از سالها کار اخراج شوید.
یک دلیل بزرگ
یک دلیل بزرگ برای مراقبت از خطاهای هیجانی در طول زمان این است که تقریبا تمامی تصمیم های شما براساس فرضیات مبنی بر احساس شما در آینده خواهند بود. شما یک خانه حومه ای با پنج اتاق و محوطه با چمن مصنوعی می خرید و خود را در حال قهوه خوردن در ایوان تصور میکنید. درحالی که رانندگی سی دقیقه ای برای سرکار رفتن یا دیدار دوستان را در ذهن خود کم اهمیت جلوه میدهید.
شما از زمان سپری شده با خانواده کم میکنید تا به پیشرفت شغلی دست یابید. شما یک شریک زندگی انتخاب میکنید ، تصمیم میگیرید که چه موقع (یا در چه مکانی) بچه دار شوید، یا کدام شهر را برای زندگی انتخاب کنید، اما از این غافل هستید که نسبت به دنیای هیجانی خود بینش ندارید. فقط شما اینطوری نیستید. برای دریافت نبت مشاوره خانواده از سریق همین سایت اقدام فرمائید.
معلوم شده است که همه ما تمایل داریم در احساس مثبت متعاقب رویدادهای مثبت اغراق کنیم و ظرفیت خود را برای تحمل ناراحتی ها را نیز کم برآورد میکنیم. وقتی قرار بر این باشد که احساسات خود را در آینده پیشبینی کنیم اغلب اوقات حدسهای اشتباهی میزنیم.
هزینه زیاد برای خوشحالی
آیریس ماس از دانشگاه کالیفرنیا، اطلاعاتی درباره وضعیتهایی جمع آوری کرد که دنبال کردن خوشبختی برای ما نگران کننده می شود. ماس بجای قبول فرضیات معمول از قبیل “ما میتوانیم به خوشحالی دست بیابیم،” ترجیح داد تا آسمانی استعاره ای بسازد و ببیند که به کدام هیجان آن آویزان هست. او حتی سئوالهای غیرمعمولی از قبیل “آیا مردم باید به دنبال خوشحالی بگردند؟” را میپرسید.
در یک مطالعه ماس و همکاران متوجه شدند افرادی که برای جستجوی خوشحالی ارزش قائل بودند در مقایسه با سایر افراد احساس تنهایی بیشتری دارند. محققین اهمیت جایگاه خوشحالی را در نیمی از شرکت کنندگان بوسیله ارائه مقاله ای غیرواقعی درباره مزایای بیشمار خوشحالی، دست کاری کردند. آنهایی که مقاله را خواندند در مقایسه با آنان که نخوانده بودند احساس تنهایی بیشتری گزارش کردند و حتی میزان کمتری از پروژسترون (هورمونی که در زمان ارتباط با دیگران افزایش میابد) را تولید کردند.مشخص شد که زیاد هزینه کردن درباره خوشحالی میتواند پیامدهایی برای سلامتی داشته باشد.
پیش بینی خوشحالی
به طور خلاصه ما انسانها در حدس زدن میزان خوشحالی خود در آینده افتضاح هستیم و با این وجود تصمیمهای مهم زندگی خود را براین اساس میگیریم. ما تلوزیون میخریم، برای بازنشستگی برنامه ریزی میکنیم و به دعوت دوستان برای شام پاسخ مثبت میدهیم چراکه به اشتباه از این تجربیات خوشحالی را پیش بینی کرده ایم. تعجبی نیست که با ضعیف عمل کردن در زمینه خوشحالی تجارت نویسندگان، مربیان و مشاوران را رونق بخشیم. رویکرد نیرومند جهانی به خوشحالی- وقتی که فردی مراحل تجویز شده معقولی که برای همه مفید است را دنبال کند- اثربخش نیست. این تا حدودی شبیه به دماغ مصنوعی براهه است که تا حدودی شبیه به دماغ اصلی بود اما قابلیت بوکشیدن نداشت.بنابراین آنچه همه ما در رابطه با خوشحالی نیاز داریم یک مجموعه جدید از استراتژیهاست. ما نیاز به فهمی کاملتر و مرتبط تر درباره اجزاء تشکیل دهنده آن داریم.
در این دنیا گاهی طرد، شکست، شک به خود، ریا، فقدان، ملالت و افراد آزار دهنده و ناخوشایند اجتناب ناپذیرند. ما نویسندگان کتاب این گفته که مثبت اندیشی تنها راه دست یابی به پاسخ است را رد میکنیم. ما این اعتقاد را رد میکنیم که سلامت در زندگی معادل داشتن حداقل درد ممکن است. درواقع درست زمانی که درد اجتناب ناپذیر زندگی مثل فوت والدین، طلاق یا عدم دریافت ترقی شغلی را نمیپذیریم، آن درد تبدیل به چیزی میشود که رنج نام دارد. رنج وقتی ایجاد میشود که ما به ناراحتیهای هیجانی، فیزیکی و اجتماعی پشت کنیم.
یک پیشنهاد
بجای تلاش برای افزایش خوشحالی، توانایی دستیابی به طیف کاملی از وضعیتهای روانشناختی مثبت و منفی برای پاسخدهی موثر به ملزومات زندگی را تائید میکنیم. در یک کلام تمامیت. وقتی با چالشهای اجتناب ناپذیر زندگی روبرو میشویم. بهترین عملکرد ما زمانی است که تلاشها برای کنترل افکار و احساسات منفی را متوقف میسازیم. عملکرد یک فرد براساس مواردی است که آنها را با اهمیت تعریف کرده است. گاهی اوقات این موضوع نیازمند دستیابی به هیجانات تاریک تر ما است. درواقع علم روانشناسی و یک دکتر روانشناس خوب در تهران به شما برای تعادل هیجانی کمک می کند و افزایش دانش و کسب مهارت های لازم بواسطه خدمات مشاوره آنلاین روانشناسی امکان پذیرتر شده است.
منبع
بخشی از کتاب “آنسوی نیمه تاریک تو”
ترجمه دکتر رامین علوی نژاد و همکاران
The Upside of Your Dark Side
T.B. Kashdan & R.B. Diener