10 قانون برای کمک به فرزندتان برای مواجهه با طلاق
عجیب نیست که فروپاشی ازدواج شما برای فرزندانتان سخت باشد. ما به شما نشان خواهیم داد که چگونه به یک موقعیت دشوار آرامش ببخشید، نه سردرگمی.
این را روشن کنید که فرزندتان را دوست دارد.
وقتی یک والدین مرتباً به این موضوع رسیدگی نمی کند، بچه ها تصور می کنند که به نوعی مقصر هستند. آنها معتقدند اگر فقط موفق تر بودند یا رفتار بهتری داشتند، مطمئناً والدینشان دوست داشتند با آنها باشند.
در نتیجه، اعتماد به نفس می تواند به شدت کاهش یابد. شما باید دائماً به فرزند خود اطمینان دهید که عدم تعهد والدین دیگر ربطی به «دوست داشتنی بودن» او ندارد. مثلاً اگر پدر برای دیدار او حاضر نشد، میتوانید به او بگویید: “حتی بزرگسالان هم اشتباهاتی مرتکب میشوند و گاهی اوقات به افرادی که دوستشان دارند نمی توانند رسیدگی کنند. لغو دیدار در آخرین لحظه، حتی زمانی که او میداند که ملاقات بسیار معنی دارد، از نظر شما اشتباه است. اما این بدان معنا نیست که شما را دوست ندارند. این اولین نکته درباره این بود که با کودک طلاق چگونه رفتار کنیم.
وضعیت را پیچیده نکنید.
اگر رفتار همسر خود را توجیه کنید، فرصت ابراز وجود را در فرزندتان قطع می کنید. اگر یکی از والدین به دلیل سرماخوردگی شدید، آن روز با همان سرما به سر کار رفت، مهم است که فرزند شما احساس راحتی کند تا احساسات خود را بیان کند. بدون اینکه از پدر یا مادر غایب انتقاد یا طرفداری کنید، اجازه دهید فرزندتان ، احساسات خود را بیان کند.
یک ملاقات جایگزین داشته باشید.
اگر همسر سابق شما اغلب حاضر نمی شود، هر زمان که قرار است فرزندتان والدینش را ببیند، یک برنامه پشتیبان داشته باشید. فرقی نمیکند این یک قرار بازی باشد، یک فعالیت خاص با شما یا یک گردش سرگرمکننده، ناامیدی احتمالی را برطرف میکند. در مورد مدت زمانی تحویل گرفتن کودک، توافق کنید و سپس به روز خود ادامه دهید.
فرزندتان را به برقراری ارتباط تشویق کنید.
می توانید بچه های 10 ساله و بزرگتر را متقاعد کنید که با والدین خود در مورد انتظاراتشان صحبت کنند. ابراز کردن، به بچهها احساس قدرت میدهد و میتواند به کاهش ناامیدی آنها کمک کند. حتی اگر چیزی تغییر نکند، کودک شما با دانستن اینکه تلاش کرده تا وضعیت را اصلاح کند، احساس بهتری خواهد داشت. با فرزندتان در مورد ابراز ناامیدی، بدون اینکه خشم بر شما غالب شود صحبت کنید. اگر کودک از صحبت کردن در مورد موضوعی ناراحت است، به او پیشنهاد دهید نامه یا ایمیل بفرستد.
در برنامه بازدید انعطاف داشته باشید.
البته، ثبات مهم است. اما برخی از انعطاف پذیری ها از سوی شما می تواند توانایی انطباق با شرایط جدید را افزایش دهد. برای مثال، اگر روز یا زمانهای خاصی فراموش میشود، میتوانید بگویید: “اگر شام سه شنبه خوب نیست، چه زمانی بهتر است؟”
دیگران را مشارکت دهید
سعی کنید سایر بزرگسالان قابل اعتماد و دلسوز را در زندگی فرزند خود بگنجانید. نه تنها اعضای خانواده و دوستان فداکار الگوهایی هستند که فرزند شما می تواند به آنها تکیه کند، بلکه تعهد آنها فشار را از کودک شما دور می کند.
جلوی بچه هایتان دعوا نکنید
مکالمات تند در مورد غیرقابل اعتماد بودن یا مسائل مالی باید زمانی که فرزندان شما در اطراف نیستند، از طریق تلفن انجام شود. تحقیقات نشان داده است که ضعیف ترین بچههای طلاق، آنهایی هستند که در معرض دعواهای مداوم والدین قرار دارند. هیچ کس نمیگوید که شما باید بهترین دوست باقی بمانید. بعضی از زوج ها به سادگی نمی توانند با یکدیگر کنار بیایند یا به یکدیگر اعتماد کنند و به احتمال زیاد این روند غیر قابل تغییر است. اما به خاطر فرزندان خود، باید جلوی آنها دعوا نکنید.
تعامل مسالمت آمیز را هدف گذاری کنید.
حتی اگر علناً مشاجره نکنید، بچه ها می توانند تنش را احساس کنند و خودشان مضطرب شوند. تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از پدران از ملاقات با فرزندان خود صرفاً به این دلیل که برخورد با همسر سابقشان برای آنها سخت است، اجتناب میکنند. بعضی از پدران شکایت میکنند که وقتی همسر سابقشان را میبینند، نمیتوانند از پس این تنش برآیند.
مهم نیست چقدر ناراحت یا عصبانی هستید. اگر واقعاً نمیتوانید خوددار باشید، ممکن است بهترین کار این باشد که فرزندتان را از موقعیتی بیطرف مثل یکی از دوستان یا مدرسه تحویل بگیرید.
فرزندتان را درگیر نکنید
وقتی والدین کودکان را وسط قرار می دهند، ممکن است بچه ها نیز درگیر تعارض شوند. بنابراین، با آنها در مورد همسر سابق خود به گونه ای صحبت نکنید که آنها را مجبور به جانبداری کنید. بچهها نمیخواهند طرف هیچ یک از والدین را بگیرند. آنها میخواهند وقتی با شما هستند نگران نباشند.
فرض کنید فرزندتان این جملات را مطرح می کند: «پدر میگوید تو در انجام تکالیف مدرسه به من کمک کافی نمیکنی». به جای اینکه بگویید “این درست نیست!” سعی کنید به صورت غیر دفاعی پاسخ دهید. می توانید بگویید:
“من فکر می کنم ما با هم به خوبی همکاری داریم. متاسفم که پدرت چنین احساسی دارد.»
با انجام این کار، چالش را با موفقیت به پایان رسانده اید و فرزندتان را از میانه راه خارج کرده اید. همچنین این پیام را به فرزندتان میفرستد که والد دیگر میتواند هر کاری که میخواهد انجام دهد یا بگوید. اما مهم این است که او را وارد تعارض با همسر سابق خود نمی کنید.
یک قانون سرانگشتی خوب این است که از گفتن چیزهای منفی در مورد همسر سابق خود به فرزندتان خودداری کنید. ممکن است مجبور شوید کمی استرس را تحمل کنید، اما این مهم است. حتی اگر همسر سابقتان با شما بد رفتار می کند، فرزندتان را از آن تنش ها دور نگه دارید. اگر نیاز به همدردی دارید، این کار را با یک دوست انجام دهید، نه با فرزندتان. با انجام این کار، به فرزندتان کمک می کنید تا روابط سالمی با هر دو والدین داشته باشد و این در دراز مدت برای او خوب است.
وقتی فرزندتان بیش از حد تلاش می کند چگونه واکنش نشان دهید
واکنش بچه ها به طلاق متفاوت است. آنها ممکن است شروع به موفقیت بیش از حد یا کم کاری کنند. ممکن است فعال باشند یا کنار بکشند. برخی حتی ممکن است سعی کنند نقش والد گمشده را بر عهده بگیرند و به جای کودک، بیش از حد بزرگسالانه رفتار کنند. بهترین روانشناسان تهران از این وضعیت به عنوان جابجایی نقش یاد می کنند. تلاش زیاد یا مسئولیت پذیری بیش از حد در قبال دیگران روشی است که کودک بوسیله آن با اضطراب مقابله می کند و برای هیچ یک از افراد موثر یا مفید نیست.
کودکان اغلب پس از طلاق برای والدین خود بیش از حد تلاش می کنند زیرا ممکن است یک یا چند خلاء وجود داشته باشد. آنها درگیر آن می شوند زیرا احساس می کنند باید نقش والدین گمشده را پر کنند. این راهی برای مقابله با استرس ناشی از جدایی است. چیزی که بیشتر به فرزند شما کمک می کند این است که به او اطمینان دهید که بهترین کار در حال حاضر این است که فقط یک بچه باشد و زندگی خودش را به بهترین شکل ممکن پیش ببرد. اگر بعد مطالعه مقاله “با کودک طلاق چگونه رفتار کنیم”، نیاز به روانشناس را احساس کردید از اطلاعات تماس انتهای همین صفحه استفاده کنید.