انسان عشق و مغز

به طور عامیانه، عشق را به قلب نسبت می دهند. با این حال، عضو اصلی تحت تأثیر عشق در واقع مغز است. حال این سئوال بوجود می آید که بر اساس علم، عشق در کجای مغز قرار دارد، رابطه عشق و مغز چیست و عشق با ذهن و بدن ما چه می کند؟ در صورتی که بعد از مطالعه این مقاله به روانشناس نیاز داشتید، از اطلاعات تماس انتهای همین صفحه نوبت خود را رزرو فرمائید.

خود عشق تا حد زیادی یک راز باقی مانده است. چرا عاشق افرادی می شویم که دوستشان داریم؟ چرا عاشق می مانیم و چه چیزی باعث می شود از عشق دور شویم؟

رابطه عشق با مغز
برخی از این پرسش‌ها بی‌پاسخ باقی می‌مانند. با این حال، دانشمندان ده‌ها سال است که برای درک مکانیسم عشق، از جمله نحوه ابراز آن در مغز و اینکه چگونه «ما را به رفتار وادار می‌کند» کار کرده‌اند.

بنابراین، در حالی که ممکن است هنوز همه چیز را در مورد این تجربه عمیقاً انسانی ندانیم، نکات خوبی، حداقل در مورد زیربنای عصبی زیستی و تاثیر آن بر بر فرد گزارش شده است.

رابطه عشق و مغز

این سوال اصلی است که دانشمندان برای پاسخ به آن تلاش کرده اند.

پژوهشگران اسکن مغزی داوطلبان را در حالی که تصاویر افراد مهم خود را مشاهده می کردند، مطالعه کردند. اسکن‌ها نشان داد وقتی شرکت‌کنندگان به چهره شخصی که عاشق او بودند خیره شدند، برخی از نواحی خاص مغز فعال تر بودند. این مناطق اینسولای میانی، قشر سینگولیت قدامی و بخشهایی از دورسال استریاتوم بودند.

با این حال، برخی از مناطق مغز نیز وجود داشتند که به نظر غیرفعال می شدند. این مناطق شامل قسمت‌هایی از قشر پیش پیشانی راست، قشر جداری دو طرفه و قشر تمپورال بوند. با این حال تحقیقات بیشتر، تصویر پیچیده تری از عشق رمانتیک را در مغز نشان داد.

همه اینها به چه معناست؟ عشق یک فرآیند بسیار پیچیده است، مناطق مختلف مغز (و هورمون ها و انتقال دهنده های عصبی) درگیر آن هستند.”

اما به غیر از این، ما واقعاً نمی دانیم که این مناطق مغز در حالی که مردم به معشوق خود نگاه می کنند چه می کنند. علاوه بر این، ما واقعاً نمی دانیم که آیا این مناطق مغز در زمانی که افراد عاشق هستند در مقایسه با زمانی که عاشق نیستند، فعال تر هستند یا خیر.

به دلیل “نقشه برداری” پیچیده عشق در مغز، همچنین بعید است که آسیب رساندن به یکی از نواحی مغزی مرتبط با این احساس واقعاً مانع از احساس عشق در فرد شود.

عشق چگونه بر ذهن ما تأثیر می گذارد؟

با این حال، فرضیه‌هایی وجود دارد که فعال شدن و غیرفعال‌سازی برخی مناطق مغز را با رفتارها و نگرش‌های خاص مرتبط با عشق رمانتیک مرتبط می‌سازد.

به عنوان مثال، عشق رمانتیک “مناطق مغزی را فعال می کند که حاوی غلظت بالایی از یک تعدیل کننده عصبی است که با پاداش، میل، اعتیاد و حالات سرخوشی، یعنی دوپامین” مرتبط است.

به همین دلیل است که افراد عاشق دچار یک وضعیت دائمی «بالا» شوند. زیرا دوپامین باعث می‌شود ما بخواهیم با دیگران پیوند برقرار کنیم و پیوندهای موجود را تقویت کنیم.

با این حال یک فرضیه عصب شناختی وجود دارد. وقتی سطح دوپامین بالا می‌رود، سطح یک ماده شیمیایی دیگر مغز به نام سروتونین کاهش می‌یابد. این پیام رسان شیمیایی “با خلق و خو مرتبط است.”

این تغییر ممکن است توضیح دهد که چرا افراد عاشق تمایل دارند بر موضوع عشق خود متمرکز شوند و شاید باعث شود که آنها به سایر موضوعات کمتر فکر کنند.

حتی افرادی که در مراحل اولیه عشق رمانتیک هستند ممکن است کاهش سروتونین را به حدی را تجربه کنند که در افراد مبتلا به اختلالات وسواسی اجباری رایج است.

دو ماده شیمیایی عصبی دیگر که در زمان عاشقی با غلظت های بالاتر ظاهر می شوند، اکسی توسین و وازوپرسین (ADH) هستند. بر اساس یافته های تحقیقات حیوانی، هر دوی این پیام رسان های شیمیایی پیوند را تسهیل می کنند و با سیستم پاداش مغز مرتبط هستند. این نوروترنسمیترها به آشکار شدن رابطه عشق و مغز کمک بزرگی کرده اند.

آیا واکنش‌های ترس کاهش می‌یابد؟

همچنین در عشق روممانتیک، ناحیه کوچکی از مغز به نام آمیگدال غیرفعال می شود. آمیگدال بخشی از مغز است که واکنش های ترس را هماهنگ می کند و به انسان کمک می کند در موقعیت های بالقوه خطرناک ایمن بماند. این یک واقعیت است که وقتی فردی عاشق می‌شود، واکنش‌های ترس کاهش می‌یابد.

کاهش فعالیت در ناحیه دیگری از مغز به نام قشر پیشانی ممکن است توضیح دهد که چرا افراد می توانند نسبت به پرچم های قرمز نشان داده شده توسط یک شریک در هنگام عاشق شدن، “کور” شوند.

اشتیاق همه جانبه عشق رمانتیک با تعلیق قضاوت یا کاهش معیارهای قضاوتی که با آن افراد دیگر را ارزیابی می کنیم، منعکس می شود. این عملکرد برخواسته از قشر پیشانی است.

وابستگی و امنیت

وقتی صحبت از عشق به میان می آید، دوپامین تنها ماده شیمیایی موجود در میدان نیست. سطح اکسی توسین نیز افزایش میابد و باعث افزایش احساس دلبستگی، ایمنی و اعتماد می شود.

به همین دلیل است که احتمالاً در کنار شریک زندگی خود احساس راحتی و آرامش می کنید، به خصوص زمانی که عشق شما از مرحله عجله زودهنگام عبور کرده باشد.

آزاد شدن اکسی توسین می تواند پیوند شما را تقویت کند. این اتفاق می تواند تا حدی به این دلیل باشد که علاقه شما نسبت به دیگران افراد مهم زندگی شما تا حدی کاهش میابد. به طور خلاصه، هر چه شریک زندگی تان احساس بهتری در شما ایجاد کند، احتمالاً می خواهید به هم نزدیک تر شوید.

تمایل به فداکاری

اکثر مردم موافقند که عشق مستلزم درجاتی از سازش و فداکاری است. این خصوصیت رابطه عشق و مغز را در انسان برجسته می سازد.

فداکاری ها می‌تواند کوچک، مانند تغییر رنگ آشپزخانه تا تغییرات کلی در زندگی باشد. به عنوان مثال، ممکن است برای حمایت از شریک زندگی خود، حتی به کشور دیگری نقل مکان کنید.

همانطور که عشق شکوفا می شود، ممکن است برای انجام این فداکاری ها تمایل بیشتری پیدا کنید. اعتقاد بر این است که این اتفاق می‌افتد زیرا شرکا تمایل به همگام شدن بیشتر دارند.

این هم ترازی می تواند به شما کمک کند متوجه شوید که شریک شما احساس غمگینی یا ناراحتی می کنند. از آنجایی که خیلی طبیعی است که بخواهید کسی را که دوستش دارید از تجربه درد دور کنید، ممکن است فداکاری را افراطی انجام دهید.

فکر کردن زیاد

آیا شخصی را که دوستش دارید در مرکز افکار شما قرار می گیرد؟ شاید آنقدر به او فکر می کنید که حتی در رویاهای شما ظاهر می شود. این یک نوع از رابطه عشق و مغز می تواند به حساب بیاید.

این تا حدی مربوط به چرخه دوپامین است که به این افکار مثبت پاداش می دهد. اما تحقیقات اخیر نشان دادند که بخش های دیگری از مغز نیز از قبیل قشر سینگولیت قدامی درگیر هستند.

بهترین روانشناسان تهران این ناحیه مغز را با رفتارهای وسواسی مرتبط دانسته اند. که می‌تواند به توضیح اینکه چرا به نظر می‌رسد شدت و فراوانی افکار شما به سطح یک وسواس می‌رود، کمک کند.

با این حال، وقتی برای اولین بار عاشق کسی می‌شوید، طبیعی است که او مهمترین چیز در ذهن شما باشد. این می تواند تمایل شما را برای گذراندن وقت با آنها تقویت کند و به طور بالقوه شانس شما را برای ایجاد رابطه موفق افزایش دهد.

استرس کاهش میابد

عشق پایدار به طور مداوم با سطوح پایین تر استرس مرتبط است.

احساسات مثبت مرتبط با تولید اکسی توسین و دوپامین، می تواند به بهبود و کاهش نوسان خلق و خوی شما کمک کند. تحقیقات انجام شده همچنین نشان می دهد که افراد مجرد ممکن است سطوح بالاتری از کورتیزول، هورمون استرس، نسبت به افرادی که در روابط متعهد هستند، داشته باشند.

شریک زندگی کیست؟ اگر کسی نیست که برای کوتاه مدت او را بخواهی، پس کسی است که بتواند پشت تو باشد؟ پس قابل درک است که حمایت و همراهی کسی که دوستش دارید می تواند به شما کمک کند رویدادهای چالش برانگیز زندگی را راحت تر مدیریت کنید و منبع مورد اعتماد باشد.

حسادت

در حالی که مردم تمایل دارند حسادت را چیزی بد بدانند، اما این یک احساس طبیعی است که می تواند به شما کمک کند به نیازها و احساسات خود توجه بیشتری داشته باشید.

به عبارت دیگر، حسادت ناشی از عشق می تواند به شما نشان دهد که تعهدی قوی به شریک زندگی خود دارید و نمی خواهید او را از دست بدهید.

حسادت در واقع می تواند با ترویج پیوند و دلبستگی تأثیر مثبتی بر رابطه شما بگذارد. به شرطی که عاقلانه از آن استفاده کنید.

هنگامی که متوجه احساس حسادت شدید، ابتدا به خود یادآوری کنید که عادی است. سپس، به جای تحریک پذیری یا اظهارات منفعلانه – پرخاشگرانه در مورد رفتار او، احساس خود را با شریک خود در میان بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.