روانشناس سوالات عمیق می پرسد

در پاسخ به این سوال که چرا یک روانشناس سوالات عمیق می پرسد باید گفت رواندرمانگر نوع خاصی از سوال کردن های عمیق را در برنامه کار خود قرار می دهد. البته منظور سوالاتی نیست که به راحتی نتوان به آنها پاسخ داد. این نوع از سؤالات باز طراحی شده اند و برای کاوش و تحلیل اعماق درون شما و کسب آگاهی به سمت ناخودآگاه به کار برده می شوند.

روانشناس سوالات عمیق می پرسد

یافتن اصالت در روان درمانی عمیق

علاوه بر پرسیدن سؤالات عمیق تر، ممکن است درمانگر برخی سوالات کلیشه ای را نپرسد و برخی سؤالات را نادیده بگیرد. این می تواند افراد تازه وارد به رواندرمانی را کمی گیج کند.

جلسات درمان روانشناسی از مسیر اجتماعی قابل قبول «یک سؤال بپرس، به سؤال پاسخ بده» پیروی نمی کنند. این به این دلیل است که رابطه درمانی منحصر به فرد است، از قوانین “عادی” پیروی نمی کند و درمان علائمی را مدنظر دارد که حتی در برخی موارد از دارودرمانی نتیجه نگرفته اند.

برخی هنجارهای اجتماعی در داخل اتاق درمان وجود ندارد، به ویژه هنگام کار آگاهانه در روانکاوی. فرض کنید با کسی در رستوران ناهار می‌خوردید اما او به سؤالات شما پاسخ نمی‌ دهد، در عوض احساسات شما را در مورد رابطه با مادرتان یا در رابطه با نحوه ارتباطتان با اطرافیان منعکس می‌کند، این امر کاملاً عجیب، مزاحم و به‌ طور بالقوه غیر قابل فهم است.

همانطور که در مثال بالا ذکر شد، سوالات همچنین می‌توانند عمیق ‌تر از آنچه  باشد که فرد در محیط بیرون به آن عادت دارد. هدف رواندرمانی عمق و اصالت است، که ممکن است شما را ترغیب کند که از منطقه راحت خود خارج شوید و حتی گاهی اوقات احساس ناراحتی کنید. همچنین ممکن است با دلیل موجه سؤالاتی پرسیده شود که عمداً در جهت ایجاد اصالت باشد. اصالت می تواند مفهومی بسیار پربار در فرایند درمان باشد.

تحمل ابهام را بیاموزید

برخی از سؤالات بیماران روانشناس را تشویق می کند که احتمالات به جای قطعیت ترجیح داده شوند. این فرآیند عدم اطمینان ممکن است احساس تنش ایجاد کند.

ممکن است تنش بین دو مفهوم مخالف یا دو انتخاب ایجاد شود، اما یادگیری مواجهه با آن تنش و تلاش برای درک آن، مهارتی است که ارزش یادگیری را دارد و متوجه می شوید که در زندگی روزمره غالبا کاربرد دارد.

با سوالات عمیق دنیای درونی خود را کاوش می کنید

این فرآیند مستلزم حضور یک روان شناس تحلیلی ماهر است که بتواند از بیمار در جهت کاووش دنیای درونی خود حمایت کند.

روان درمانگر سوالاتی می پرسد، کنجکاوی خود را ابراز می کند و به آرامی عمیق تر می شود تا بیمار را تشویق کند تا به درون خود برگردد و چشم انداز درونی خود را کشف کند. محتوای ناخودآگاه بیمار سرشار از موضوعات ارزشمند است. با این حال، این روند را نمی توان با عجله پیش برد و باید درک کرد که در مدت زمان کوتاهی اتفاق نمی افتد. در واقع نیاز به سرمایه گذاری زمانی روی خود دارد.

این فرآیند می‌تواند سودمند باشد. این فرانید کاوش و روانکاوی مانند یک مسابقه نخواهد بود زیرا خط پایان مشخص نشده است، و کسی برای رقابت با بیمار وجود ندارد، اما آنچه در آن طرف در انتظار شما است به همان اندازه شایسته جوایز، مدال ها و جمعیتی از تماشاگران است که تشویق می کنند.

حتی ممکن است شبی تاریک و دشوارهایی را در پیش داشته باشد، اما ممکن است شما به نسخه ای معتبرتر و یکپارچه از خودتان تبدیل شوید. و همه چیز با پرسیدن سوالاتی آغاز می شود که شما را به دسترسی به اعماق وجودتان دعوت می کند.

در درمان روند مشخصی مطرح است

آیا تا به حال از کسی سوالی پرسیده اید که فقط با سوال دیگری به شما پاسخ دهد؟ این آزاردهنده است! اینطور نیست؟ در جلسات رواندرمانی و حتی مشاوره خانواده ممکن است متوجه شوید که روانشناس شما این کار را برخی اووقات انجام خواهد داد! چرا درمانگران سوالات زیادی می پرسند؟ به طور خلاصه، این بخشی از فرایند درمان است. در ادمه برخی دلائل موجود مطرح می شوند:

1. برای جمع آوری اطلاعات

دلایل زیادی وجود دارد که چرا روانشناسان از سوالات عمیق در درمان استفاده می کنند. مراحل  مختلفی از درمان وجود دارد که درمانگر به طور ضمنی اطلاعات را جمع آوری می کند. این روند گاهی اوقات، کمتر در مورد به دست آوردن اطلاعات عینی و بیشتر در مورد دریافت دیدگاه مراجع است.

گاهی اوقات مراجعین ناخواسته اطلاعاتی را در جلسات مطرح نمی کنند که اینکار به مخصوصا در جلسات اولیه می تواند آسیب رسان باشد. چراکه داده های ابتدایی اکثر اوقات مقدمه و زمینه ای برای مراحل بعدی درمان هستند. بنابراین فرایند جمع آوری اطلاعات با مطرح کردن پرسش های دقیق در جلسات ابتدایی با دقت پیش می رود.

2. برای یادگیری پردازش و تحلیل

دلایل دیگری برای پرسیدن سؤالات عمیق نیز وجود دارد و همیشه آنها در مورد جمع آوری اطلاعات نیستند. وقتی به کسی توصیه می کنید، اگر توجه داشته باشد، فقط مقدار کمی از ذهن او استفاده می شود.

وقتی فقط به مراجع چیزی می گویید یا توصیه ای ارائه می دهید  و همزمان به تصاویر مغز نگاه کنید، می‌بینید که فقط یک ناحیه کوچک در ناحیه تمپورال (پردازش شنوایی)، و یک منطقه کوچک دیگر در قشر جلوی مغز روشن می‌شود، و اگر شما این کار را دائم انجام دهید، مغز نسبتاً غیرفعال می‌شود.

وقتی سوالی می‌پرسید، به مغز بیشتری نیاز دارد. در واقع، ما مشروط هستیم که اگر سؤالی پرسیده شود، باید پاسخی نیز وجود داشته باشد، بنابراین بخش تحلیلی مغز (کارکرد اجرایی) و همچنین بخش شنوایی بیشتر قابل دسترس قرار می گیرند.

فعال حافظه به این دلیل است که اگر قرار باشد پاسخی بدهیم، به احتمال زیاد باید چیزی را از حافظه خود بازیابی می کنیم. چندین نواحی از مغز وجود دارد که فعال می شوند، بنابراین شما بیشتر مغز را درگیر می کنید، به این معنی که شما در حال پردازش عمیق هستید. بنابراین، با پرسیدن یک سوال، به بیمار کمک می کنیم تا از مغز خود برای پردازش هر چیزی که در جلسه بحث می شود استفاده کند.

3. برای کمک به مراجع که به طور منطقی کار با یک مشکل را یاد بگیرد (روش سقراطی)

استفاده از روش سقراطی، دلیل دیگری برای استفاده پرسش توسط روانشناس است. سقراط اغلب سؤال می‌پرسید، نه به این دلیل که پاسخ را نمی‌دانست، بلکه به این دلیل که می‌خواست به شاگردش در یافتن پاسخ کمک کند.

این مفهوم را در نظر بگیرید:  “به یک مرد یک ماهی بدهید، او یک روز می خورد، به یک مرد ماهیگیری را یاد می دهد و او برای یک عمر غذا می خورد.”

درمانگر شما می‌تواند پاسخ شما را بدهد، اما مثل این است که اگر آنها برای شما وزنه بلند کنند. شما با تماشای وزنه‌های زندگی دیگران قوی‌تر نمی‌شوید، باید خودتان این کار را انجام دهید.

بنابراین، بخشی از پرسیدن سؤالات سقراطی یا پیشرو، کمک به مراجع است و به طور منطقی و قیاسی از یک موقعیت یا مشکل عبور کند تا به راه حلی برسد.

4. آگاه شدن از اینکه یک سوال وجود دارد که باید به آن پاسخ داده شود

دلیل دیگر اینکه چرا روانشناسان سوالات عمیق می‌پرسند و لزوماً انتظار ندارند که مراجع پاسخی داشته باشد، آگاهی از این ایده است که یک سؤال وجود دارد.

ممکن است در زندگی‌ و حتی در تمام عمرتان با عادت های فکری به ارث برده شده ای عمل کرده باشید و هرگز به خود زحمت نداده‌ باشید و بپرسید «آیا رویکرد یا شیوه دیگری از تفکر وجود دارد؟»

بنابراین آنچه که درمانگر در واقع با پرسیدن یک سوال انجام می دهد، کاشت بذر یا ارائه این ایده است که در واقع، راه محتمل دیگری برای مشاهده چیزی یا نتیجه ممکن دیگری نیز وجود دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.